زندگی و ریاضی



میشود زندگی کرد جمع کرد


 میشود از بدی جذر گرفت


 میشود دوست داشت و ضرب کرد


 میشود دوستی پیدا کرد و عاشق شد و جمع کرد


 میشود زندگی را با او تقسیم کرد


 میشود عدد به عدد زندگی را با او log گرفت


 میشود همه را به صفر میل داد و پوچ شد


میشود همه را به بیست رساند و عاشق شد


 میشود در دایره زندگی سهمی رسم کرد


میشود در سهمی زندگی دایره ای داشت


 میشود در بردار زندگی به اوج موج رسید


میشود با حرکتی هماهنگ دامنه زندگی را حساب کرد


 میشود با تکانه ای درست به آنچه خواهی رسید


میشود...


                                               تقدیم به همه بچه های اهل ریاضی



کودکی



دلتنگ کودکیم
 لحظه لحظه هایش
بازی هایش . شادی هایش
 قهر و آشتی هایش
دوستی های کودکی
هم بازی های کودکی
 شیرینی چوب آبنبات هایش
میخندیم و از آ ن خنده همه دنیا از آن ما بود
 قهر میکردیم و قرارمان تا قیامت بود
همان لحظه قیامت بود و دوباره خنده و دوباره دوستی
 حالا چه شده
 لحظه های کودکیمان چه شده
بازی و شادی هایمان را به کجا گم کرده ایم
 دوستی هایمان را غبار گرفته
 هم بازی هایمان را فراموش کرده ایم
شیرینی حس نمی کنیم
حس نمیکنیم حتی با همان آبنبات ها
 نمی خندیم
 نمی خندیم حتی با یاد آ لحظه هاااااااااااااااااااااااااااااااااااا




افسانه


دوست . وازه غریبی نیست
 بغل دستی . همان دخترک لجباز
به خدا دوستش دارم . دوستم دارد؟
به خدا دوستش دارم با تمام بی احساسی هایش
 به خدا دوستش دارم با آنکه دوست دیگران است
به خدا بی او نمیشود
مدر3 . کلاس . درس
 مگر وازه ای بدون او معنا دارد
 اما حس من افسانه نیست حقیقت است
بی او مدر3 نه ؟! کلاس نه !دنیایی هست ؟
مگر جز افسانه دخترک دیگری هست
 نمیبینم . نمیشنوم . حس نمیکنم گفتن دوستم ندارد را
 صدایش . دروغ هایش . بی توجهی اش
بی احساسی اش را دوست دارم
حسم را نمیشنود ؟نمیبیند ؟
 حرفم حرف امروز نیست
حرف زنگ جبر و حساب نیست
حرف دل است
بامن چه کردی با دلم . احساسم . ک30 نمیداند
 فقط میدانم
 افسانه ی من افسانه نیست...

رها شویم...



بیایید آزاد شویم
 از همه چیز
 دل به او ببندیم
به او که...
ادامه نوشته

مات شده...


سهم من خیال خوش بود
 از دنیا . دوست و از رفیق
 میدانم با خیال خوش
 با خیال خوش زندگی صفر مطلق ست
 من مات شدم
باخته از هر چیز و هر کس
از آ کلاس . آ ن معلم
 آن درس حساب
 آن زندگی و آن رفیق
 من مات شده در زندگی
 در...

دوستت دارم...


اگه بگم دوستت دارم
اگه بگم یه دو نه ای
اگه بگم خسته شدم
از...
ادامه نوشته

کلاس درس..



در کلاس همه بودند اما هیچ نبود
 امن نبودم گر باید بودم...
ادامه نوشته

لیلای من...!



لیلای من . لیلای من بی تو نمیشود
دنیا مگرچند روز است
روز گذشت . ماه گذشت . تو نگذر...
ادامه نوشته

از که بگویم...؟


چه بگویم
از که بگویم
 از دوریت. بی توجهیت
از مردم.سرزنش ها
نمیشنوم...
ادامه نوشته

مجنونم ...



مجنونم. لیلی ات دیوانه شد
بی مهابا حلقه ی می خانه شد
مجنونم لیلی ات دیوانه شد
 مجنونم لیلی ات در جمع عاشقان محکوم شد
مجنونم لیلی ات دیوانه شد
مجنونم لیلی ات در خلوتش غرق اشک شد
 مجنونم لیلی ات را دیده ای؟
مجنونم لیلی ات محکوم شد
 مجنونم لیلی ات محکوم عشق شد
مجنونم عاشق شدی؟!
 مجنونم لیلی ات عاشق شد و دیوانه شد
 مجنونم عاشق شدی؟!
 مجنونم لیلیات عاشق شد و محکوم شد
 مجنونم عشق لیلی میخری؟
مجنونم لیلی ات در پاسخت میماند
 مجنونم پاسخ ندادی این سوال
 سوختم در جوابت بی جواااااااب...!

چه بگویم؟!


چه بگویم از دوریت .تنهاییم
چه بگویم از روزگار .خستگیم
 چه بگویم از مردم .سکوت هایم

 وچه بگویم از تو بی وفاییت تنهایییییییم...

حرف من یا تو ؟؟


تو از شعر و ادب میگویی
 من از جبر و حسابان
تو از الف.ب
من از اعداد و ارقام
 تواز تصمیم کبری
 من از قانون های نیوتون
 تو از پروین وخیام
 من از ماری و پیر
 تو از تلمیح و تشبیه
من از جذر و لگاریتم
 تو میگویی که دنیا چون گلستان است
من میگویم چو جدول ضرب دو دو تا دارد و حساب و کتاب
 تو میگویی پس احساس به گل سرخ چه میشود؟؟
 من میگویم حس حل تمرین های مثلثات
تو میگویی گل سرخ زیباست
 من میگویم همه چیز در رنگ خدا زیباااااااااااااااااااااااست!!!

مینویسم برای تو...


مینویسم برای تو
 آنگونه که هیچ نمیداند و میگویم برای تو آنگونه که هیچ نمیخاهد ومیمانم برای تو آنگونه که هیچ هیچه هیچ نمیخاهدحتی تووووووو...!!!
ادامه نوشته