گاهی به جدول ضرب حسادت میکنم،چه آسوده خاطر در کنار هم نشسته اند و دوستی هایشان را در عشق ضرب میکنند و به جلو میروند و حالا ما آدم ها...
گاهی به گنجشک ها هم حسادت میکنم ، چه صمیمی در کنار هم روی سیم های برق جلوی حیاط خانه مادربزرگ نشسته اند و با صدایشان ما را نیز به وجد می آورند و حالا ما آدم ها...
گاهی به شاپرک ها هم حسادت میکنم که چه قشنگ در بالای رز وحشی بال میزنندوشاخک هایشان را برای هم تکان میدهند و اما ما آدم ها...
ما آدم ها آنقدر خودمان را سرگرم کرده ایم که حتی حاضر نیستیم به خاطر رفیق قدیمی و یا دوست دوران بچگی به نشانه دوستی لبخندی نثار هم کنیم یا دستی برای هم تکان دهیم و
فقط در حسرت روزهای از دست رفته که خیلی راحت خودمان از کنارش گذشتیم آهی میکشیم ، فقط همین .
+ نوشته شده در شنبه هجدهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 11:48 توسط مناجون
|